آموزش دفاع شخصی

خشونت کلامی و چهار اصل اساسی برای مقابله

[vc_row][vc_column][vc_column_text]

همه ما تعریفی از خشونت داریم.تعریف عامه ما کسی را از نظر فیزیکی مورد آسیب قرار دادن…
اما من فکر می‌کنم خشونت صرفا فیزیکی نیست، اینکه کسی را از نظر روانی محدود کنیم. کسی را که مورد محبت ماست با بی‌_توجهی آزار دهیم. سوال‌هایی که می‌شنویم اما پاسخی نمی‌دهیم و کسی را در انتظار پاسخی منتظر می‌گذاریم, این حالات آزاریست که خواسته یا ناخواسته به عزیزانمان تحمیل می‌کنیم. آزارهای فیزیکی اعلان خطریست برای زندگی… اما آزارهای کلامی و بی توجهی‌ها,  آسیب‌های روانیست،برای زندگی…چشم کبود قابل دیدن است اما احساسی که خنجر عاطفی خورده قابل دیدن نیست،گریبان گیر زندگی‌هاست.
از جمله خشونت هایی که هیچ اثر فیزکی بر شخص ندارد خشونت کلامی است. خشونت کلامی به عنوان ناسزا گویی در نظر گرفته میشود. ناسزاها خود را به شکلهای طعنه، کنایه، نیش زبان، تشبیه،  فحش، رفتارهای بدنی، جوک، تمسخر، خشن کردن صدا، شکلک درآوردن و نفرین با توجه به دنیای درونی و تجربیات ناسزاگو نشان می دهند.در این مقاله درصدد آموزش دفاع شخصی برای افراد هستم بویژه زنان که بیشتر از مردان مورد خشونت قرار می گیرند.
بيش از دو دهه ي قبل گمان مي رفت كه خانواده به سبب وجود روابط صميمي ، محبت آميز و عواطف ، بهترين مكان براي رشد و شكوفايي جسماني و عاطفي كودكان و نوجوانان است، با آنكه از وجود  بدرفتاري  و خشونت در خانواده آگاهي هايي بدست آمده بود ، معمولا” گمان مي برند كه معدودي از خانواده ها بخصوص آنها كه مشكلات مالي دارند و از نظر فرهنگي در سطح پاييني هستند يا آنها كه در شرايط بحراني مانند طلاق و جدايي قرار دارند به بدرفتاري با اعضا خانواده ي خود دست مي زنند .بررسي هاي انجام شده ثابت مي كند كه افراد خشن ، در دوران كودكي قرباني يا شاهدخشونت بوده اند . به اين تر تيب خشونت خانگي به يك فرد خاتمه نمي يابد و قرباني دربزرگسالي و پس از تشكيل خانواده ، همان رفتاري را كه فراگرفته است، براي حل تعارض ها و تنش هاي خانگي به كار مي گيرد .خشونت خانگی یکی از انواع خشونت علیه زنان می باشد که به هرگونه بدرفتاري نسبت به زن توسط همسر یا شریک جنسی اطلاق می شود و می تواند انواع گوناگونی از بدرفتاري هاي جسمانی، روانی و جنسی را در برگیرد.یکی از مشخصات کلی خشونت علیه زنان در سراسر جهان این است که در بیشتر موارد از نظرها پنهان است . زنان تا کارد به استخوانشان نرسد ، از زندگی خشونت آمیز خود حرفی نمی زنند . این پرهیز در هر جامعه دلایل خاص خود را دارد و متناسب است با شرایط زندگی فردی واجتماعی زنان در هر جامعه . در ایران نیز زنان در اثر فشارهای سنتی هزاران ساله ، که دامنه ای وسیع دارد ، خو گرفته اند که بخش عمده ای از وضعیت خشونت بار زندگی خود را از دیگران بپوشانند . آنها ، به خصوص، از مراجعه به مراکز قضایی و خدمات رسانی خودداری می کنند و هنگامی لب به شکایت می گشایند و کمک می طلبند که تمام امیدهای خود را از دست داده باشند . این است که مبارزه با خشونت علیه زنان در ایران نیز مانند سایر کشورها آسان نیست . زنان ایرانی در فضای زندگی پدری زیر سلطۀ پدر ، برادر ، و شوهر خواهر و … به سر می برند ؛ در فضای زندگی زناشویی زیر سلطۀ شوهر و اقواماو هستند ؛ در فضای زندگی شغلی زیر سلطۀ سلیقه های مردسالار روسا و مدیران مذکر روزگار می گذرانند ؛ و در فضای زندگی اجتماعی زیر سلطۀ سنت های زن ستیز احساس ناامنی می کنند و … با این حال ، چنان در بافت ذهنی و رفتاری خود به خشونت تسلیم شده اند که کمتر واکنش نشان می دهند.خشونت علیه زنان فقط خانگی نیست و در دو حوزۀ خصوصی و عمومی بر زنان اعمال می شود . اما در هر جامع خشونت شکل هایی به خود می گیرد که با ساختار قانونی ، سنتی ، دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است .از این رو در صدد این برامدم راهکارهایی ارائه دهم. که در زیر به چهار اصل مهم در این مورد خواهیم پرداخت که چگونه می توان در برابر این  نوع خشونت دفاع از خود انجام داد.

چهار اصل اساسی

هر فردی که در این جامعه زندگی میکند آسیب جسمی بوجود می آید. صدها نفر از خشونت کلامی رنج می برند. برای تمام افرادی که فقط می توانند ضربات مشت را بر صورت بنشانند یا به صورت کلامی حمله می کنند. تفاوت های زیادی بین این دو نوع ضربه وجود دارد. حمله فیزیکی حداقل واضح و بدون ابهام است؛ زمانی که کسی حمله فیزیکی می کند، می توانید با پلیس تماس بگیرید. حمله فیزیکی آسیب هایی را به همره دارد که با توجه به علائم باقی مانده از آن می توان علیه ضارب شکایت کرد. خشونت کلامی یک موضوع بسیار متفاوت است.چرا که شخص می تواند به دروغ علیه شما شهادت دهد که مورد خشونت کلامی شما قرار گرفته است و از آنجایی که هیچ علائمی روی بدنش بوجود نمیاید می تواند شما را متهم کند.
گاهی که شما دچار رنج از خشونت کلامی می شوید ولی منشا این درد را نمی دانید و مدام خود را مورد سرزنش قرار می هید که چرا نمی توانید از خود دفاع کنید. وقتی کسی با جدیت در چشمان شما نگاه کند و شما را شماتت کند قابل قبول تر از این است که کسانی که در اطراف شما هستند مانند دوستانتان با لبخند و شوخی شما را شماتت کنند. در اینجا تصمیم اینکه آیا شما مورد حمله کلامی قرار گرفته اید سخت تر است. متاسفانه هیچ آموزشی در هیچ دوره ای وجود ندارد که چگونه از خود در مقابل این کلمات از خود دفاع کنید. در اکثر جوامع مردان آموزش هایی می بینند ولی برای زنان این امکانات وجود ندارد و این مساله ای جدی برای نسل ها می باشد.

اصل اول
زمانی که مورد حمله قرار میگیرید باید قادر به تشخیص وضعیت خود و فرد ضارب باشید تا دفاع خوبی داشته باشید.زمانی که شما از مکالمات بجود آمده با شخص مقابل آسیب می بینید به آن دلیل است که شما بیش از اندازه حساس هستید و احساس افسرگی می کنید یا به عبارتی پارانوئید دارید و در زمان خطر نمی توانید دفاعی از خود کنید. از آنجایی که در زمان مکالمات نمیتوانید برای خود موضعی را مشخض کنید همیشه مورد هدف قرار می گیرید و شما بهترین گزینه برای تجاوزات کلامی هستید.
اکثرا زمانی که کاملا مسلط به خود و اطرافیان باشید کسی نمی تواند شما را مورد خشونت کلامی قرار دهد هر چند آموزش خاصی هم ندیده باشید. شما باید یاد بگیرید که علائم خشونت کلامی را تشخیص دهیدو باید از آنها بسیار آگاه باشید. می توانید شکننده ترین ظاهر را داشته باشید ، ولی اغلب قبل از هر گونه مکالمه ای با خونسردی و احاطه به مساله سخن بگویید این گونه رفتار کردن باعث می شود شخص مقابل نتواند بر احساسات شما نفوذ کند.

اصل دوم
در مرحله بعد شما باید در مورد نوع حمله اطلاعات داشته باشید سلاح های شما در برابر حریف، قدرت و مهارت ، قضاوت و شناخت است.بعضی کنش ها مانند صداهای بلند، چهره های خشن و حتی لحن و کلمات توهین آمیز نمیتوانند برای شناخت موقیعیت قابل اعتماد باشند شاید ترفندی برای گمراه کردن شما هستند تا شما را خلع سلاح کنند.

اصل سوم
آیا میدانید چگونه میتوان دفاع را به حمله تبدیل کرد؟
واکنش شما باید با حرکت حریف تان منطبق باشد. شما باید یک پاسخ مناسب و با شدتی مناسب انتخاب کنید. نیازی نیست که شما انرژی خود را در یک حریف ضعیف با مهارت کمی تلف کنید، برای شما نرمال نخواهد بودهمانطورر که یک خرگوش دست آموز نمیتواند سلاح فیل را داشته باشد. مانند این است که در برابر کسی که مسلح به تفنگ است شمشیر را به عنوان یک سلاح انتخاب کنیدسلا ح باید با توجه به موقعیت انتخاب شود. عبارت «به اندازه کافی، کافی است» در هنر دفاع شخصی فقط یک جمله نیست. بلکه،بیش از آن چیزی که گفته شده است، می باشد.

اصل چهارم
چگونه باید از آن پیروی کرد؟ پس از مشخص شدن ، باید بتوانید واکنشی نشان دهید. برای بسیاری از مردم و مخصوصا برای زنان، این ممکن است سخت ترین بخش دفاع از خود باشد. این یک منبع خیره کننده برای بسیاری از افسران پلیس است تا متوجه شوند که قربانی یک حمله فیزیکی آیا قوی تر یا ضعیف تر از طرف مقابل خود بوده است. با این وجود فشارهای فرهنگی قوی در برابر خشونت علیه زنان وجود دارد. بسیاری از زنان نمیتوانند خود را به این کاروفق دهند، حتی زمانی که کاملا موجه باشد. همین مشکل زمانی رخ می دهد که حریف شما،( بدون توجه به جنسیت) از لحاظ فیزیکی، کوچکتر یا ضعیف تر از شماست. این به شما کمک خواهد کرد که در ذهن داشته باشید که دفاع شخصی کلامی یک هنر ملایم است. این راه پیشگیری از خشونت است.
وقتی از خشونت حرفی به میان می آید  خشونت های جسمی تصور می شود در صورتی که ممکن است، برخورد و تهاجم به نحو کلامی باشد و چه بسا در برخورد کلامی وجه خشونت قوی تر و مؤثرتر از تهاجم فیزیکی تلقی گردد، مگر اینکه در تعریف مورد بحث، اصطلاح فیزیکی به معنای عام بکار برده شود که در این صورت دو مشکل جدی پیدا می کند: اولاً تهاجم در محاورات به طور الزامی متضمن خشونت کلامی نیست؛ ثانیاً در برخورد کلامی آنچه خشونت زا است، الفاظ، اصوات یا امواج صوتی نمی باشد بلکه مفاد کلمات است که مخاطب را آزرده خاطر می سازد.
با توجه به لفظ تهاجم، به نظر می رسد که خشونت تنها شامل اعمال غیرمجاز می گردد، در صورتی که نوع مجاز آن را نیز باید در نظر گرفت؛ مانند دفاع مشروع یا مجازات های قانونی مجرمین. در هیچ یک از این خشونت ها، مفهوم تهاجم صدق نمی کند؛ زیرا در دفاع مشروع، تهاجم از جانب طرف مقابل است و اقدام مجاز فرد مورد تهاجم، نوعی دفاع جهت خنثی کردن اثر تجاوز است و در مجازات ها، متجاوز مورد ضرب و شتم قرار می گیرد اما تهاجمی نسبت به او واقع نمی شود، تنها خشونت مجازی که با مفهوم تهاجم سازگار است، اقدام مأمورین انتظامی و ضابطین دادگستری برای دستگیری مجرم است که ممکن است به صورت هجوم به منزل یا محل اختفای وی صورت گیرد، در هر صورت کلمه تهاجم در برگیرنده تمامی مصادیق خشونت های مجاز نمی باشد. تهاجم علیه حقوق، آزادی، اعتبار و حیثیت افراد به هر وسیله ای که باشد، نمی توان آن را تهاجم فیزیکی نامید، هرچند اطلاق خشونت به این امور غیرقابل تردید است.
خشونت به همگان (همه گروه ها) را نمی توان به اعمال و اقداماتی خاص نسبت داد، زیرا مقوله مورد بحث، امری نسبی است؛ چنانچه برخورد تند نسبت به باورها و معتقدات شخص و همچنین توهین به مقدسات افراد می تواند از مصادیق بارز خشونت باشد و نظریه اختلافی که بین عقاید طرفداران مکاتب وجود دارد، اعمال خشونت آمیز نسبت به افراد یا گروه های مختلف یکسان نخواهد بود.

[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *